سیاستگذاری مبتنی بر شواهد 2
به نظرمن سیاستگذاری مبتنی بر شواهد یه موضوع کاملا چالش برانگیز است؛ چرا که سیاستگذاری در دنیای دموکراتیک کنونی که به معنای مردمسالاری و حکومت عوام بر جامعه است با مبتنی بر شواهد که بحث حکومت خواص و علما بر جامعه را مطرح میکند، ذاتا در تعارض با هم قرار دارند. اینها در دنیای علوم سیاسی دو شیوه حکومت جداگانه و متعارض هستند. حکومت عوام در برابر حکومت خواص (Elites). هنگامی این دو به هم میرسند که عموم مردم به خواص تبدیل شوند که این تقریبا ناممکن است. در واقع تلاش برای سیاستگذاری مبتنی بر شواهد، تلاش برای درهم آمیختن حکومت عوام و حکومت خواص است. می دانیم شواهد یکی از ورودیهای فرایند سیاستگذاری محسوب میشوند و تا زمانی که با منافع گروههای قدرتمند، محبوبیت سیاسی سیاستمداران و مانند اینها تضاد/تقابلی پیدا نکردهاند، میتوانند به راحتی مبنای سیاستگذاری قرار گیرند. چالش از جایی شروع میشود که شواهد بر علیه منافع گروههای قدرتمند، محبوبیت سیاسی سیاستمداران و امثالهم باشد.
- ۹۲/۱۲/۰۴